www.iiiWe.com » اقلیم در ساختمان

 صفحه شخصی مسعود رسولیان   
 
نام و نام خانوادگی: مسعود رسولیان
استان: سیستان و بلوچستان - شهرستان: زاهدان
رشته: کارشناسی ارشد عمران
شغل:  پژوهشگر _ رئیس دفتر فنی و نظارت مهندسین مشاور پارس ستون
شماره نظام مهندسی:  21-3-0-03518
تاریخ عضویت:  1392/12/12
 روزنوشت ها    
 

 اقلیم در ساختمان بخش معماری

3

اقلیم در ساختمان

1- فرم ساختمان در رابطه با اقلیم :

تأثیر مستقیم عوامل اقلیمی در شکل گیری موجودات واقعیتی شناخته شده است. در تاریخ طبیعی قانونی وجود دارد که می گوید فقط انواع و گونه هایی می توانند به حیاط خود ادامه دهند که بتوانند با محیط خود هماهنگی ایجاد کنند و با مصالح خود جور درآمده و با تمام نیروهای داخلی و خارجی که روبرو هستند سازگار باشند. بررسی شکل گیاهان در مناطق اقلیمی مختلف، شباهتی را بین شکل گیاهان و ساختمانهای آن مناطق آشکار می سازد. این تشابه به دلیل آن است که عوامل که در شکل دادن به گیاه تأثیر دارند در شکل دادن به محیط انسانی نیز می توانند به همان اندازه مؤثر باشند.

فرم ساختمان در اقلیم گرم و خشک :

در رابطه با شرایط زمستان این مناطق، فرم ساختمان در طول محور شرقی – غربی گسترش یابد، اما شرایط تابستانی حکم بر فشردگی ساختمان نموده و داشتن فرمی مکعب شکل را ضروری می نماید. در هر صورت با بریدن قسمتی از این مکعب و پر نمودن حفره ایجاد شده با سایه (سایه دیوار، درخت، پیچیک و ...) و هوای خنک شده بوسیله تبخیر آب سطح چمن، برگ درختان، حوض و فواره می توان اقلیم نسبتاً مطلوبی در ساختمان ایجاد نمود، در اطراف این باغچه داخلی، پلان ساختمان می تواند آزاد باشد. بدین ترتیب پلان کلی ساختمان در این مناطق به طرف داخل معطوف می گردد.

به طور کلی مشکلات فراوانی جهت هماهنگ کردن بیشتر ساختمان با اقلیم و جغرافیای منطقه وجود داشته که معماری سنتی ما در اثر تجربه به چند هزار ساله، راه حلهای منطقی برای یک زندگی دلپذیر در این مناطق فراهم نموده است.

بافت روستایی :

شکل پذیری بافت روستایی و تطبیق شرایط زندگی، عوامل طبیعی و همچنین استفاده از این عوامل در شرایط بسیار نامساعد آب و هوایی در این مناطق قابل توجه است. به جرأت می توان بیان نمود که یکی از دستاوردهای بسیار مهم معماری سنتی ما در همین تطبیق و فراهم نمودن محیط مناسب زندگی در این مناطق خشک و بی آب و علف است.

کلیات یک بافت روستایی به قرار زیر است :

الف) بافت بسیار متراکم

ب) فضای کاملاً محصور

ج) کوچه باریک و نامنظم و بعضاً پوشیده باطاق

د) ساختمانهای متصل به هم

هـ) نحوه استقرار مجموعه های زیستی بر اساس جهت آفتاب و باد

روستاها و شهرهای سنتی مناطق گرم و خشک را در ایران می توان به بوته های کاکتوس و یا گیاهان صحرایی تشبیه نمود.

بافت شهری و روستایی در این نواحی به هم فشرده و ابنیه متصل به هم هستند. کوچه های باریک و با دیوارهای نسبتاً بلند و در مسیر یک خط شکسته امتداد دارند.

اصولاً هیچ فضایی غیر محصور در این مناطق وجود ندارد، زیرا محافظت از فضای غیر محصور در مقابل شرایط نامساعد اقلیمی ممکن نیست، یکی از دلایل باریکی کوچه ها که گاه فقط برای عبور دو نفر از کنار هم کافی است، برای فراهم نمودن شرایط اقلیمی بهتر در فضای معابر است.

وجود دیوارهای بلند در کنار معابر در ایجاد سایه در مقابل تابش آفتاب و همچنین محافظت معابر در مقابل بادهای کویری تأثیر به سزایی دارند.

باید متذکر شد که پیچ در پیچ بودن کوچه ها از نظر زیست اقلیمی یک مزیت در مناطق گرم و خشک و کویری محسوب می شود. زیرا در مسیرهای مستقیم و عریض، بادهای کویری می توانند به سرعت جریان داشته باشند و باعث اختلال در زندگی روزمره شوند.

متأسفانه در رابطه با مسائل اقلیمی، بسیاری از درسهای معماری وشهرسازی گذشته، جهت طراحی شهرها و ساختمانهای جدید فراموش شده و در فصول گرم، به جز در اطاقهای بسته و زیر کولرهای برقی، در سایر قسمتهای این شهرهای مدرن، شرایط آسایش برای انسان فراهم نمی باشد.

حیاط :

حیاط در فرهنگ دهخدا به معنای محوطه و هرجای دیواریست و سرای و خانه آمده است و در فرهنگ واژه های معماری سنتی ایران به معنای فضای باز و بدون سقف، فضای بازی که بنا دورتادور آن و یا در چند سمت آن ساخته می شود، آورده شده است.

از حیاط در خانه های ایرانی به شکل های مختلفی استفاده شده است که برخی از موارد استفاده عبارتند از :

1- حیاط به عنوان نشانه حریم تملک

2- وحدت دهنده چند عنصرخانه

3- ارتباط دهنده چند فضا

4- ایجاد محیطی سرسبز و با نشاط

5- حریمی برای آسایش خانواده

6- عنصری مناسب جهت سازماندهی فضاهای مختلف

7- به عنوان یک هواکش مصنوعی جهت گذر جریان بادهای مناسب

حیاط با تناسب طلایی و جهت گیری دستوری خود در تمام سال محیط بهداشتی مطبوعی فراهم و از گردش آفتاب و نور خورشید بهترین استفاده را برای اتاقهای گرداگرد خود کسب و تأمین می کند.

حیاط و عناصر داخل آن به دو صورت ساخته شده است:

1- حیاط های سطح که معمولاً در محور طولی آن عوض و موازات آن چهار باغچه است.

2- حیاط با گودال باغچه

گودال باغچه و فضاهای در آن عملاً نقش عملکردی بخشی از فضاهای زیرزمینی را دارد.

گودال باغچه همراه با درختان سرسبز به دلیل گود بودن آن فضایی خنک را بوجود آورده که از این طریق دسترسی به آب زیرگذر میسر بوده است. در سمت جنوب حیاط که پر سایه بوده است جهت استفاده در تابستان و در قسمت شمال حیاط از گرمای خورشید در فصل زمستان بهره می برند در سمت غرب معمولاً فضاهای با اهمیت کمتر مانند انبارها و غربال می باشد. این فضاها بیشتر از سقف نور می گیرند و در و پنجره کمتری به سمت حیاط دارند.

طارمه (ایوان) :

فضایی است که از یک طرف باز و گاهی بدون سقف و به عنوان نشیمن موقت فصلی، دالان و ارتباط دهنده چند فضا مورد استفاده قرار می گیرد. اصلی ترین کاربرد آن همان فضای نشیمن موقت فصلی است.

واژه طارمه در مجموع برای فضای خاص نشیمن موقت کاربرد دارد. از واژه های طارمه یانی برای فضاهای ارتباطی مثل راهرو و دالان نیز استفاده می شود. اندازه طارمه نسبت به نیاز و ابعاد خانه متغیر است و اغلب به شکل سقف است و ارتباط معبری با حیاط و بیرون خانه دارد. حداقل عرض طارمه به اندازه عرض یک راه پله دو طرفه یا مدور است.

شنا سیل :

عنصری که در اکثر خانه های قدیمی یافت می شود و دارای چهار عملکرد است که عبارتند از :

1- مکان برای استفاده از نسیم و وزش بادهای مطبوع

2- رابط فضاهای مختلف بودند (به جای نرده های ساده چوبی یا فلزی از بازشوها و جداره های چوبی ثابت مثل کرکره نیز استفاده می شده که گذر نسیم را میسر می کرده بدون آنکه از بیرون فضای داخل دیده شود بنابراین:

- مانع خوبی برای تابش مستقیم آفتاب بوده است.

- نحوه اجرای شناسیل به این صورت بوده است که با ادامه تیر سقف به بیرون و پیش کردگی آن وجود می آید. روش دیگر بهره گیری از تیرهای چوبی کوتاه است که بخشی از آن در داخل دیوار فرو رفته است. البته برای نگهداری این تیرها نیاز به یک تیر سرتاسری در زیر آنها و دستک های چوبی یا فلزی بوده است.

- عامل اصلی سکونت در قسمتهای مرکزی در فلات ایران : ابداع فن قنات و کاربرد شیوه های مختلف در جهت تأمین آب و آبرسانی به مراکز سکونتی بوده که بزرگی و کوچکی روستاها هم به همین امر بستگی دارد.

آب: عنصر اصلی بر کالبد روستا

در مناطق کوهستانی که به دلیل کمبود زمین سطح خانه ها به شکل پله ای و نقاط بالاتر در روی زمین ناهموار ساخته می شوند و از محدوده سیل و رودخانه فاصله می گیرند بنابراین زمینهای صخره ای، شیبدار و غیر قابل کشت مناسب ابنیه روستایی اند. بافت روستا در این موارد لکه ای و غیر خطی است.

ایران دارای چهار اقلیم است :

1- گرم و خشک 2- گرم و مرطوب 3- سرد و کوهستانی 4- معتدل و مرطوب

اقلیم گرم و خشک :

دما در روز تا c 70 و در شب حتی زیر 100- گرد و خاک . ماسه روان

راه حلهای در مقابله با تابش آفتاب :

1- انتخاب جهت مناسب جغرافیایی : جهت شمالی جنوبی بهترین گزینه

2- سطح بازشوها : پنجره ای سمت جنوب کوچکتر یا اصلاً گذاشته نشود و در جداره کردن آنها

3- ایجاد ایوان

4- ایجاد سقف دوپوش : ( سقف دوم مانعی برای انتقال گرماست)

5- انتخاب مصالح مناسب : هرچه ماده متراکمتر و جرم آن بیشتر انتقال حرارت بهتر صورت می گیرد. خشت و آجر در این مناطق بهتر از سنگ است.

6- ابعاد سازه : هرچه ضخامت بیشتر باشد انتقال گرما کمتر صورت می پذیرد.

7- ایجاد سایه: توسط درخت، گودال باغچه، دست اندازهای مرتفع، ساباط، نورشکن ها، تغییر اندازه دیوارها در معابر کوچه های کم عرض و باریک با دیواره های بلند

8- تراکم بافت : هرچه فشرده تر باشد سطح کمتری در مجاورت آفتاب است – گچربی معابر شرقی – غربی است.

9- ایجاد زیر زمین : فرار از گرما و رطوبت

10- رنگ مناسب : هرچه بدنه روشنتر باشد جذب حرارکت کمتری دارد رنگ کرم کاه گل.

اقلیم سرد:

1-انتخاب مصالح : سنگ به عنوان گزینه اصلی است.

2- جهت جغرافیایی : جبهه اصلی رو به جنوب است.

3- سطح بازشوها : پنجره ها کوچک، در سطح بسیار کم، دو جداره کردن بهترین راه است.

4- ایجاد روپوش: با مهار تیر پوش دست انداز ساخته می شود تا هم برف روبی آسان داشته باشند و هم تابش خورشید بیشتر باشد.

5- ابعاد سطوح خارجی : بسیار کم تا کمتر در معرض تبادل دما و حرارت با بیرون باشد.

6- تراکم بافت : متراکم و در جوار یکدیگر با دیواره های ضخیم و مصالح مقاوم، تراکم در طبقات. طبقه زیرین مربوط به دامها و طبقه دوم به بعد خانواده.

7- رنگ مناسب : مصالح تیره در نما، زبری سطح در نما

انسان، طبیعت:

1-لهجه ها :

در اقلیم گرم و خشک لهجه ها : به صورت غریزی به سمت حروفی با پرت انرژی کمتر و حروفی که در واقع با مصرف اُ بیشتر کاری کند که مللی است از دایره در گرافیک و از دید دیگر گنبد در معماری مانند اُتننکو که یک لغت بیرجندی است.

اما در کوهستان که از حروفی خشن و پشت سر هم که انرژی بیشتری آزاد می کند مثل کلمه هایی ترکی : اولدروم بولدروم.

2-روانی :

آدم کویری معمولاً صبور و قانع است که همین قانع خلاقیت هم می آورد و باعث می شود که بیشتر از فضاهای اطراف استفاده کند به علت کمبودها

آدم کوهستانی به دلیل صفت کوهستانی که خشن و بیشتر اوقات برف و بوران است فردی تودار و برونگها است، تظاهرات بیرونی چهره کمتر است.

کویر : معماری حیاط مرکزی و کوهستانی سرپوشیده که حیاط هم بعضی اوقات ندارد مثل مسجد کبود

3- روحیه اقتصادی و تجاری :

در کویر قالی بیشتر کار می کند زیرا بستن بر زمین نیست و با یک فضای کوچک و بسته اتاق هم کار می کنند و به نوعی مکمل و متمم کمبودهای کویری به حیاط بیرونی است و با استفاده از گل و بلبل و ... و طبیعت رنگارنگ را جبران می کند.

در حالی که در مناطق کوهستانی بیشتر با محیط و فضای اطراف و طبیعت و زمین کار می کنند.

4-البسه :

البته کویر و کوهستان با هم فرق می کنند اما وجه اشتراکی که دارند تمایل به تنوع رنگ نیز در آنها وجود دارد ولی تفاوت بارز در آنها این است که در زندگی قشقایی رنگهای تند و متنوع استفاده می کنند که به نوعی مکمل رنگ ساده و یکنواخت کویری است اما در زندگی کوهستانی بیشتر رنگ های تیره استفاده می شود بدلیل نوعی تضاد با رنگ سفید و یکنواخت برف و کوهستان و همچنین جذب بیشتر گرما

5- تغذیه :

مردم کویری پوست تیره تری نسبت به مردم کوهستان دارند و تبع گرم دارند و مثلاً بیشتر از غذاهای گرم استفاده می کنند مثل مصرف زیاد زعفران ولی مردم کوهستانی تبع سرد دارند و بیشتر از غذاهای سرد استفاده می کنند.

6- فرهنگ عامه :

مردم مناطق کوهستانی مقاوم هستند و بیشتر با طبیعت و مشکلات می جنگند اما مردم مناطق گرمسیر سازگار هستند و بر این باورند که باید صبور باشید و با مشکلات کنار آمد.

شاید برای تکمیل این چند جمله این مطالب را هم ذکر کنیم که بیشتر کسانی که در قیامهای ایران نقش مؤثری داشتند افرادی بوده اند که از مناطق سرد و کوهستانی برخاستند مثل محمد خیابانی – باقرخان – ستار خان – میرزا کوچک خان و ...

«در ادامه بحث فرهنگ عامه و این که مردم کوهستانی سازگار نیستند بلکه مقاوم اند، اشاره به یکی از رسم و آداب منطقه کردستانی می پردازیم که وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند داماد باید نقشه ای طرح کند و عروس را که شاید چندین برادر هم داشته باشد از میان خانواده اش با یک مانور حساب شده بدزد تا نشان دهد مردی ارزشمند و قوی است و می تواند از پس یک سری مشکلات زندگی برآید.»

طبیعت هم در معماری نقش بسزایی دارد اگر پوشش گیاهی را به بحث خود اضافه کنیم و این درختان در دو اقلیم با هم تفاوت دارند مثلاً در اقلیم گرم و خشک ما درختانی با برگهای پهن داریم که با کمترین آب بیشترین سایه را ایجاد می کنند و به عنوان نمادی مقدس برای مردم از قبل از اسلام تاکنون به شمار می رود مانند درخت انجیر که بسیار هم قوی و مقاوم است و سازمان بافت برگهای آن طوری است که اگر آبی بر روی آن بچکد آن را به سمت ریشه خود هدایت می کند و حداکثر استفاده را می برند. اما در اقلیم سرد و کوهستانی، درختانی با برگهای سوزنی شکل و بلند را داریم مانند کاج و سرو .... نوع گیاهان گرم و خشک جنبه دارویی بیشتری دارند مانند آویش و گل گاوزبان طبس.

معماری

گنبد در اقلیم گرم و خشک

طوری طراحی شده است که بیشر اوقات یک طرف پوشش سقف در سایه است و ایجاد تهویه می کند دمای بام و زیر سقف در پوششهای گنبدی 3 تا 7 درجه تفاوت دارد و همین گرما و سرمای متفاوت در زیر گنبد ایجاد تهویه ای ملایم می کند.

فرم بنا در مناطق گرم و خشک

کلیات فرم بنا در این مناطق به شرح زیر است :

الف) کلیة بناها به صورت درونگرا و محصور

ب) کلیة بناها دارای حیای مرکزی (به جز حمام) و اغلب آنها دارای زیرزمین، ایوان و بادگیر

ج) کف ابنیه و خصوصاً حیاط پایین تر از سطح معابر

د) ارتفاع اتاق ها نسبتاً زیاد

هـ) طاق ها غالباً قوسی و گنبدی

و) دیوارها نسبتاً قطور

همانطور که این فضاهای شهری محصور و در مقابل شرایط نامساعد طبیعی کاملاً محافظت شده اند، ساختمان ها و حیاط آن ها نیز دارای یک حصار بسته و یک محیط زیست اقلیمی کنترل شده می باشند. این مطلب در مورد کلیه ساختمان ها در این مناطق اعم از تجاری، مذهبی ، خدماتی و مسکونی صدق می کند.

نوسان درجه حرارت در مناطق گرم و خشک بسیار زیاد و میزان رطوبت در این مناطق کمتر از حد آسایش انسان است. همچنین تابش آفتاب و حرارت آن در تابستان محیطی گرم و سوزان ایجاد می کند و بادهای پر گرد و غبار کویری که در بسیاری از روزهای سال در جریان است، محل آسایش می باشد. لذا با ایجاد یک حیاط مرکزی در وسط ساختمان و تعبیة حوض آب و احداث باغچه، باعث افزایش رطوبت در فضای زیستی ساختمان شده و دیوارهای خشتی و آجری که به لحاظ تحمل بار سنگین طاق های قوسی و گنبدی با ضخامت نسبتاً زیاد ساخته می شوند، مانند یک خازن حرارتی، نوسان درجه حرارت در طی شبانه روز را کاهش می دهند و بالاخره با قرار دادن کلیة بازشوها رو به فضای نسبتاً مرطوب و معتدل حیاط و مسدود نمودن جدار مخارجی ساختمان ( به جز در ورودی) ارتباط فضای زیست داخل با فضای گرم و طاقت فرسای خارج تا حد امکان قطع شده و یک اقلیم کوچک و مناسب برای آسایش انسان در اقلیم گرم و خشک منطقه احداث شده است.

نوع مصالح :

مصالح مورد استفاده در این مناطق عمدتاً گل و خشت و آجر است. این نوع مصالح در طبیعت منطقه به وفور یافت می شوند و سابقة دیرینة کاربرد در این نواحی دارد. از نظر اقلیمی نیز این مصالح عملکرد خوبی دارند. زیرا در طی روز دیر گرم می شوند و شب هنگام و پرحرارت خود را پس می دهند. که باعث تعدیل نوسان حرارت در طی شبانه روز در ساختمان می شود. از لحاظ عملکرد اقلیمی می توان دو حیاط یکی در خانه های مدرن و دیگری در ابنیة سنتی منطقه را مقایسه نمود.

در حیاط خانه های امروزی مثلاً از موزائیک، آسفالت، نرده ها و درهای آهنی استفاده می شود. این مصالح به سرعت حرارت آفتاب را به خود جذب می کند و در روزهای گرم تابستان هنگام بعد از ظهر، راه رفتن با پای برهنه روی کف این حیاط و یا دست زدن به نرده ها و درهای فلزی ممکن نمی باشد.

در صورتیکه در حیاط ابنیة سنتی که با آجر فرش شده، دمای هوا بر روی سطح آجر بسیار کمتر از آسفالت و یا موزائیک است و در شب هنگام که هوا سرد می شود این آجرها هنوز حرارت را در خود حفظ کرده اند و فضای حیاط زود سرد نمی شود. و این را شاید بتوان یکی از دلایل هماهنگی در طبیعت و مصالح برگرفته از این طبیعت وجود دارد، دانست که با وجود گذشت زمان و پیشرفت علم هنوز جایگاه و اهمیت خود را حفظ کرده است و فضای حیاط زود سرد نمی شود. و این را شاید بتوان یکی از دلایل هماهنگی که در طبیعت و مصالح برگرفته از این طبیعت وجود دارد، دانست که با وجود گذشت زمان و پیشرفت علم هنوز جایگاه و اهمیت خود را حفظ کرده است و فضای حیاط زود سرد نمی شود. به دلیل اینکه چوب در مناطق گرم و خشک کمیاب است و از آن جهت سرپناه نمی توان استفاده نمود و سنگ نیز فقط در مناطق کوهستانی و کنار رودخانه هنا یافت می شود، لذا تنها مصالحی که به منظور امور ساختمانی به صورت گسترده در این مناطق می توان استفاده نمود، خاک است.

ساختمان های گلی :

ساختمان های گلی از قدیمی ترین انواع ابنیه می باشند و یکی از اولین نوع ساختمان هایی که بشر بعد از شروع کشاورزی و یکجا نشینی آغاز کرد این نوع ساختمان ها هستند دلیل این امر هم به این خاطر است که مصالح آن بسیار ابتدایی و قابل دسترس است و مهارت چندانی برای اجرای آن احتیاج نیست.

ساختمان های خشتی :

ساختمان های خشتی نیز جزء قدیمی ترین ابنیه در این مناطق می باشند. مصالح این ساختمان ها خشت های مربع شکل است که با دست قالب گیری شده و در زیر تابش آفتاب خشک شده اند. در کشور ما به خصوص در مناطق گرم و خشک متداول ترین مصالح خشت بوده است. هنوز هم در حد بالایی از ساختمان های کنونی ایران زمین خشتس است.

استفاده از مصالح خشتی و گلی و بهبود عملکرد این مصالح هنوز کماکان یکی از ارکان اصلی معماری ما است.

ساکنین مناطق گرم و خشک با اتخاذ تدابیر زیر به مشکلات آب و هوایی این نواحی فائق گردیده اند.

1- بطور کلی ساختمان های اینگونه مناطق با مصالحی از قبیل خشت و گل، که ظرفیت حرارتی زیادی دارند بنا شده اند. در مناطقی که شرایط آب و هوایی بسیار حاد است، کوشش گردیده که با قراردادن خانه ها در دل تپه ها یا زیرزمین زمان تأخیر را به بی نهایت رسانده و بدین شکل از شرایط گرمایی متعادل عمق زمین بهره گیری نمود.

2- پلان ساختمان ها تا حد امکان متراکم و فشرده بوده و کوشش گردیده تا آنجا که ممکن است سطح خارجی ساختمان به نسبت حجم آن کم باشد. این قضیه میزان تبادل حرارتی از طریق جداره های خارجی ساختمان را چه در تابستان و چه در زمستان به حداقل رسانده و در نتیجه از نفوذ حرارت بداخل ساختمان در تابستان و اتلاف آن در زسمتان بطور قابل ملاحظه ای جلوگیری می نماید.

3- معمولاً ساختمان ها در بافت های متراکم و مجموعه های بسیار فشرده بنا گردیده اند و بدین شکل کوشش شده است تا بیشترین سایه ممکن به سطوح خارجی ایجاد گردد. در نتیجه این تراکم وفشردگی مجموعه توده کل مصالح ساختمانی افزایش یافته و زمان تأخیر به حد مطلوب رسیده است.

4- در بیشتر نواحی اینگونه مناطق، بدلیل کمبود بارندگی و در نتیجه کمبود چوب، سقف ساختمان ها به شکل خرپشته، اطاق یا گنبد و بدون هیچ گونه اسکلت و از خشت خام و گل ساخته شده است. البته در نواحی بیابانی به دلیل اعتدال نسبی هوا، وجود چوب به میازن نسبتاً کافی، اکثر بام ها با استفاده از چوب و شکل مسطح ساخته شده اند.

5- به منظور تقلیل هرچه بیشتر حرارت ایجاد شده در دیوارها در اثر تابش آفتاب بر آن ها، معمولاً سطوح خارجی سفید کاری شده اند.

6- تعداد و مساحت پنجره ساختمان ها در این گونه مناطق به حداقل ممکن کاهش داده شده و به منظور نفوذ اشعة منعکس شده از سطح زمین اطراف، پنجره ها در قسمت های فوقانی دیوارها نصب شده اند.

7- در مناطق گرم و خشک، برعکس مناطق معتدل و مرطوب، کوشش گردیده به خصوص در اوقاتی که هوا گرم است، تا از ایجاد کوران و ورود هوای خارج به داخل ساختمان از قسمت پنجره ها ، یا قسمت های باز شو جلوگیری بعمل آید. اما تدابیر دیگری از قبیل ایجاد بادگیر، برای خنک نمودن هوا داخلی به شکل طبیعی اتخاذ گردیده که بسیار مؤثر می باشند.

8- استفاده از حیاط های داخلی مشجر و معطوف نمودن فضاهای زندگی به این حیاط ها یکی از عمده ترین مشخصات معماری در مناطق گرم و خشک است. حیاط های داخلی که شامل درخت، حوض، سطوح گیاهکاری شده هستند. یکی از مؤثرترین عوامل ایجاد رطوبت، که در مناطق خشک اهمیت فراوانی دارد، می باشند. اطاق ها که فقط رو به حیاط ها باز می شوند در برابر باد و طوفان شن که معمولاً در مناطق کویری در جریان است و همچنین در برابر بادهای سرد نسبتاً حفاظت می شوند.

9- جهت استقرار ساختمان ها در این مناطق، جنوبی و یا جنوب شرقی است این جهت از نظر کنترل و به حداقل رساندن نفوذ گرمای ناشی از تابش آفتاب در بعد از ظهر به داخل ساختمان مناسب ترین جهت می باشد.

وضع اقلیم این نوع آب و هوا یک نوع معماری خاص بوجود آورده است. شهرهایی مثل یزد، کرمان، کاشان و ... جزء این گروه محسوب می شوند. آب و هوای این مناطق در تابستان بسیار گرم و طاقت فرساست. علاوه بر اینکه در زمستان هم بطور متداول بی نهایت سرد و غیر قابل تحمل است.

فضاهای خانه های کویری باید محصور در یک چهار دیواری باشند. این نوع سازماندهی فضا نه تنها از لحاظ طبیعی ، بلکه از لحاظ روحی و اعتقادی نیز دارای اهمیت است. آن ها که در کویر بوده و طوفان های شن را دیده اند، می دانند که خانه به غیر از روودی نباید روزنی دیگر به بیرون داشته باشد. ایجاد روزن به معنی ورود مقدار زیادی ریگ روان به داخل آن است.

همچنین محیط خشک و فاقد پوشش گیاهی بیرون از خانه ارتباط بصری و یا فیزیکی کمتری را با آن می طلبد و اینجاست که سازندگان دید ساکنان را به داخل خانه معطوف نموده، حوض ها و باغچه ای زیباتر شکل داده اند. موضوع دیگر ارتباط با طبیعت و برخورد با طبیعت در خانه های کویری یا گرم استفاده از بادگیر است این عنصر مهم و زیبا در فصل گرما، باد مناسب را به داخل هدایت می کند و باعث خنکی بیشتر خانه می گردد.

هرچه دیوارها قطورتر باشند زمان بیشتری صرف می شود تا حرارت به قشر داخلی اتاق نفوذ کند بدین ترتیب داخل سردتر از خارج می ماند. همچنین در شب هم که هوای بیرون خیلی سرد است، داخل گرم و مطبوع است. از نظر ارتفاع سقف نیز هرچه ارتفاع بیشتر باشد کوران بیشتر ایجاد شده و محیط از نظر جابه جایی گرما و سرما محدودیت ندارد. برای جلوگیری از ورود آفتاب هم سایبان های استفاده می شود مشربیها و شناشیل وارسی و غیره که از ورود گرمای خورشید به میزان زیاد جلوگیری می کند.

همچنین در این خانه ها فضاهایی به تابستان نشین اختصاص داده می شود که معمولاً در آن اطاق ها، بادگیرهایی متصل شده اند که هوای داخل آن را خنک می کنند و هیچ منفذ به بیرون ندارند که به اینها «تچر» گفته می شود.

از جمله این خانه ها می توان خانه مرتاضیون در نبرد و خانه طباطبائی ها و بروجردی ها در کاشان را نام برد. از جمله خصوصیات دیگر خانه های اقلیم کویری ایجاد یک سری دالان های شیب در ابتدای ورودی است که به این خاطر راهی برای جاری شدن آب قنات است و اختلاف سطح بین حیاط و کوچه حتی به 4 متر می رسد.

اگر طبیعت هر منطقه در منطقه ای دیگر جایگزین می شد، آیا باز این امکان بود که بتوان که بتوان نیازهای انسان های هر منطقه برای مقابله با خشونت و سختی های طبیعت پیرامونش برطرف شود؟

مثلاً اگر به جای خاک رس در مناطق گرم و خشک سنگ های لایه لایه و تیز گوشه و شکسته و تیره طبیعت پوشش می داد، آیا این انسان می توانست سرپناهی مناسب در برابر گرمای سوزان و خشک برای خود بوجود آورد.

به نظر ما نمی توانیم بگوییم که انسان نمی توانست با طبیعت کوهستان ، شرایط مساعدی برای زندگی خود در مناطق گرم و خشک بوجود آورد . زیرا انسان همیشه به دنبال محیطی آرام و ایمنی در برابر خطرات طبیعت بوده است.

آیا خداوند در هر سرزمین و یا شهر و یا روستا دو طبیعت متناسب، با هم در اختیار انسان قرار نداده است؟ مثلاً اگر در طبیعت یک شهر خشکسالی و گرمای شدید و سوزان وجود دارد. آیا خاکی که در زیر همان گرمای سوزان زمین را پوشش داده خود می تواند چارة مقابله با سختی های این طبیعت باشد؟

یا اگر قرار بود این انسان به راحتی آب را از سطح زمین برداشت کند و به خود سختی ندهد و زمین را تا عمق زیاد حفر نکند و برای هر بار مصرف آب این مسافت را به زیر زمین طی نکند مصرف کند، خورشید با حرارت خود آبی برای ادامة حیات این انسان به جای می گذاشت؟

یا اگر انسان کوهستان مجبور بود برای ادامة حیات زمین را حفر کند تا به آب برسد، آیا با طبیعت سخت و خشن پیرامونش می توانست به راحتی چنین کاری انجام دهد.

اگر این موضوعات را به طور کلی بخواهیم با یک سوال بیان کنیم می گوییم:

آیا انسان خود را با طبیعت پیرامون خود وفق می دهد و یا طبیعت برای انسان خلاصه و ساده شده و زندگی را برای مقابله با شرایطی خاص ساده می کند؟

منبع: www.masoud2012.iran.sc

چهارشنبه 28 اسفند 1392 ساعت 15:28  
 نظرات    
 
مائده علیشاهی 19:32 آدینه 1 فروردین 1393
0
 مائده علیشاهی
تشکر