www.iiiWe.com » قصه ای از امیرالمومنین علیه السلام

 صفحه شخصی مسعود رسولیان   
 
نام و نام خانوادگی: مسعود رسولیان
استان: سیستان و بلوچستان - شهرستان: زاهدان
رشته: کارشناسی ارشد عمران
شغل:  پژوهشگر _ رئیس دفتر فنی و نظارت مهندسین مشاور پارس ستون
شماره نظام مهندسی:  21-3-0-03518
تاریخ عضویت:  1392/12/12
 روزنوشت ها    
 

 قصه ای از امیرالمومنین علیه السلام بخش عمومی

6

بسم الله الرحمن الرحیم
قصه ای از امیرالمومنین علیه السلام
قصه ای زیبا و تاثیرگذار.
سه برادر نزد امام علی علیه السلام آمدند و گفتند
میخواهیم این مرد را که پدرمان را کشته قصاص کنی.
امام علی (ع) به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟
آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و ... هستم.
یکی از شترهایم شروع به خوردن درختی از زمین پدر اینها کرد،
پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مرد،
و من همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان ضربه زدم و او مرد.
امام علی علیه السلام فرمودند: بر تو حد را اجرا میکنم.
آن مرد گفت: سه روز به من مهلت دهید.
پدرم مرده و برای من و برادر کوچکم گنجی بجا گذاشته
پس اگر مرا بکشید آن گنج تباه میشه،
و به این ترتیب برادرم هم بعد از من تباه میشود.
امیرالمومنین (ع) فرمودند: چه کسی ضمانت تو را میکند؟
مرد به مردم نگاه کرد و گفت این مرد.
امیرالمومنین (ع) فرمودند: ای اباذر آیا این مرد را ضمانت میکنی؟
ابوذر عرض کرد: بله. امیرالمومنین
فرمود: تو او را نمیشناسی و اگر فرار کند حد را بر تو اجرا میکنم!
ابوذر عرض کرد: من ضمانتش میکنم یا امیرالمومنین.
آن مرد رفت . و سپری شد روز اول و دوم و سوم ...
و همه مردم نگران اباذر بودند که بر او حد اجرا نشود...
اندکی قبل از اذان مغرب آن مرد آمد.
و در حالیکه خیلی خسته بود، بین دستان امیرالمومنین قرار گرفت
و عرض کرد: گنج را به برادرم دادم و اکنون زیر دستانت هستم
تا بر من حد را جاری کنی. امام علی (ع) فرمودند:
چه چیزی باعث شد برگردی درحالیکه میتوانستی فرار کنی؟
آن مرد گفت: ترسیدم که بگویند "وفای به عهد" از بین مردم رفت...
امیرالمونین از اباذر سوال کرد: چرا او را ضمانت کردی؟
ابوذر گفت: ترسیدم که بگویند "خیر رسانی و خوبی" از بین مردم رفت...
اولاد مقتول متأثر شدند و گفتند: ما از او گذشتیم... امیرالمومنین علیه السلام فرمود: چرا؟
گفتند: میترسیم که بگویند "بخشش و گذشت" از بین مردم رفت...
و اما من این پیام را برای شما فرستادم تا نگویند "دعوت به خیر" از میان مردم رفت....

شنبه 25 مرداد 1393 ساعت 09:32  
 نظرات    
 
مهدی مظلوم 18:34 شنبه 25 مرداد 1393
1
 مهدی مظلوم
عالی بود
افشین پورمحمد 01:57 دوشنبه 27 مرداد 1393
2
 افشین پورمحمد
بسیار زیبا بوذ واین را میگویم تا نگویند"
 قدردانی از کار خیر" از میان مردم رفت
حامد اتابکی 08:49 دوشنبه 3 شهریور 1393
0
 حامد اتابکی
خیلی ممنون عالی بود.